معنی دیروز عرب
لغت نامه دهخدا
دیروز. (اِ مرکب، ق مرکب) روز گذشته. (آنندراج). روز پیش از امروز. دی. امس. خلاف فردا. روز قبل از روزی که در آن باشند.
عرب
عرب. [ع َ رِ] (ع اِمص) تیزی معده. (منتهی الارب).
عرب. [ع ِ] (ع اِ) گیاه بهمی خشک. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد).
عرب. [ع َ رَ] (اِخ) از ایلات خمسه ٔ فارس است. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 86).
عرب. [ع َ رَ] (اِخ) طایفه ای از طوائف فارس است. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 104).
فرهنگ عمید
روز گذشته، روز پیش، روز پیش از امروز، دینه،
عرب
قومی از نژاد سامی ساکن جنوب غرب آسیا،
هریک از افراد این قوم: دو نفر عرب آمدند تو،
(صفت) از نژاد عرب: زن عرب،
* عرب بائده: [قدیمی] قبایلی از اعراب که پیش از ظهور اسلام از میان رفتهاند، عرب منقرضه، مانندِ قوم عاد و ثمود،
* عرب مستعربه: [قدیمی] عرب اسماعیلیه، قبایلی که پس از غلبه بر قحطانیون و آموختن زبان و آداب آنان بهتدریج جزء طوایف عرب بهشمار آمدهاند، عدنانیه،
فارسی به انگلیسی
Yesterday
فارسی به ایتالیایی
ieri
فارسی به آلمانی
Gestern
فارسی به عربی
امس
فرهنگ فارسی هوشیار
روز پیش از امروز، خلاف فردا
معادل ابجد
499